۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

مراقب باشیم دشمن کجا را می بوسد !

بیائید نهضت را سبز نگاه داریم


بزرگی به من می گفت به دست آوردن ، ساختن و آباد کردن کار ساده ایست اما این نگهداری و مراقبت است که اصل کار است و از دست هر کسی بر نمی آید .

اینجاست که آدم های ساده وسطحی نگر از انسان های عمیق و وارسته معلوم می شوند .

کسانی که به دنبال بازیچه ای برای گذران اوقات می گردند ، از کسانی که به دنبال وظائف انسانیشان هستند مشخص می شوند.

آزادی و آزادگی ، حق طلبی و ظلم ستیزی جزء فطرت انسانهاست ، زن و مرد کوچک و بزرگ ، رنگ و نژاد ، ملیت و مذهب نمی شناسد .

اما نکته اینجاست آیا تنها با تکیه بر فطرت حق طلبی وآزادی خواهی کاری از پیش می رود ؟ وظیفه ما پس از بدست آوردن چیست ؟ تاریخ همیشه تکرار می شود و درس های بزرگی برای ما دارد . ما مجبور نیستیم تاوان اشتباهاتی که در گذشته شده دوباره پرداخت کنیم ، هر کجا که می روی می بینی عده ای از دوستان جمع هستند و خبر های دست اول که به جرات می توان گفت صد در صد آنها خبر از اجبار ، فشار ، زور گوئی ، جنایت ، فساد ... دارد را با شدت تمام برای هم تعریف می کنند . همه جا دیدم آخر محافل این دوستان چیزی جز اعصاب خراب و متشنج ، چهره های بر افروخته ، دستهای لرزان و لبهای خشکیده نبوده .

به نظر شما با این طرز برخورد با واقعیات تکراری می شود نهضت را سبز نگاه داشت ؟

وقتی دوستان از هم جدا می شوند و یا به هر طریق دیگری خبری را دریافت می کنند با این اعصاب متشنج و حال خراب چه بر خوردی با دیگر همرزمان  و خانواده دارند ؟ ( همه مردم ایران هم رزم هم هستند ) البته منظور این نیست که اخبار بررسی و پخش نشود که مبادا روحیه خودمان و دیگران خراب شود ! نه اصلا منظور این نیست بلکه می خواهم بگویم واکنش ما نسبت به واقعیاتی که بارها و بارها به ما ثابت شده و اسناد زنده آن خود ما و تنگناهای زندگی مان است غلط است .

به جرات می توانم بگویم این نوع واکنش ، از طرف دشمن طراحی شده ، هدایت و تشدید می شود می توان شاد و آرام بود و به مبارزه با روحیه ای کاملا آماده ادامه داد و می توان به روش متشنج کنونی بسنده کرد .

اما آیا می توانیم تاوان این اشتباه را بدهیم ؟ حتما سئوال می کنید با دیدن ، شنیدن و چشیدن این همه ظلم و فساد چگونه می توان آرام نشست ؟ چگونگی بدست آوردن این روش وظیفه ما و بر عهده تک تک افراد جامعه است ، فراموش نکنیم نهضت سبز به مبارزه آرام معروف است . مگر نه اینکه همه هم و غم ما بدست آوردن عظمت نفس به یغما رفته ، احترام ، حقوق شهروندی ، عدالت اجتماعی ، و ایجاد روحیه مهر و محبت و گذشت وایثار و فداکاری است ؟ آیا می توان با رگ گردن باد کرده و اعصاب متشنج که باعث تحلیل رفتن انرژی و انگیزه لازم ، که برای ادامه دادن نهضت لازم است ، یک تمدن نو و یک جامعه شاد ، سالم و برقرارساخت ؟ نه این توطئه پنهان دشمن است که باید هوشیار باشیم

نقل شده که روزی چرچیل از خیابانی در هندوستان می گذشت جمعیت زیادی را دید که صف کشیده اند و پیشانی گاوی را می بوسند چرچیل به راننده دستور توقف داد ، از صف گذشت دم گاو را بلند کرد و ماتحت گاو رابوسید راننده از او پرسید جناب چرچیل چکار کردید؟ چرچیل جواب داد خیلی ساده این مردم را صد سال به عقب بردم . راننده مجددآ پرسید چطور؟ چرچیل جواب داد تا این مردم از دم و ماتحت گاو به سرگاو برسند صد سال طول می کشد. پس مراقب باشیم که دشمن کجا را می بوسد







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر