۱۳۸۸ شهریور ۲, دوشنبه

مهدی کروبی اولین سند تجاوزجنسی به بازداشت شدگان اخیر را منتشر کرد

شبکه جنبش راه سبز(جرس) :مهدی کروبی درپاسخ به کسانی که اظهارات او درباره وقوع شکنجه و تجاوز جنسی به بازداشت شدگان را تکذیب کرده اند دردنامه یکی از بازداشت شدگانی که در مدت بازداشت خود مورد تعرض و تجاوز جنسی قرار گرفته و پس از طرح این موضوع نیز با فشار و بازجویی نهادهای قضایی و امنیتی مواجه شده است را منتشر کرد.

متن کامل این دردنامه که در پایگاه خبری حزب اعتماد ملی منتشر شده است به شرح زیر است:
حاج آقای کروبی پس از اظهارات من روزهای فراوانی را با من نشست و برخاست و تجربه زندگی در کنار ایشان بود که بعد از مدتی توانستم غرور له شده و شخصیت تکیده خود را بازیابم. ایشان ساعت های مدید با من سخن می گفت ومانند یک روانپزشک زمین و زمان را به هم می دوخت تا قانعم کند که من در این موضوع بی گناهم و داستان های دینی و تجربی فراوانی را برایم بازگوکرده و مثال های مختلفی را در این رابطه زدند و داستان مرا با آنان مقایسه کرد و من متوجه شدم بنا به سخنان ایشان اگر کسی که با دست و پای بسته و بدون اینکه از خود قدرتی داشته باشد مورد تجاوز قرار گیرد نه تنها گناهی نکرده بلکه مظلوم نیز واقع شده است.


روزها طول کشید تا که حالم کمی بهتر شد وتوانستم خودی بازیابم و با این موضوع کنار بیایم و فکر خودکشی را از سر بیرون کنم و خودم را دوباره احیا کنم پس از چندی بالخره روز چهارشنبه 2/5/88 به دستور آقای شاهرودی رئیس قوه قضائیه مرا نزد نماینده آقای دری (دادستان کل کشور ) فرستادند به نام آقای محمدی که ایشان انسان بسیار محترمی بود و بعد از صحبت کردن با من و دیدن ,وضعیت تاسف بارم بسیار با ملاطفت با من صحبت کردند و یکسره با شرح های من اظهار تاسف می کردند و می گفتند وای بر ما و تمامی سوالاتشان در جهتی بود که به شناسایی محل زندانی من و اشخاص ضارب من مربوط می شد به جاهایی هم رسیدیم و ایشان چند جا را حدس زدند. در آخرهم برایم دعا کردند ومرا به توکل به خدا تشویق کردند و مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند که من باز گریه ام گرفت و گفتند قوی باش مرد و فقط نکته ایی که ایشان را ناراحت کرد باخبر بودن دوتن از دوستان آقای کروبی از داستان من بود.

اما قضیه پنج شنبه 29/5/88 بسیار متفاوت بود ساعت حدود 2 بود که سه نفراز طرف منبع دیگری از قوه قضائیه به دفتر آقای کروبی آمدند و پس از آن برگه بازجویی جلویم گذاشتند- نمی دانم من متهم بودم یا شاکی- قاضی مقدمی و 2 نفر دیگر مشغول بازجویی از من شدند ابتدا از من پرسیدند شما از چه کسی شاکی هستی من گفتم من شاکی نیستم وفقط اتفاقی را که برایم افتاده برای آقای کروبی بازگو کردم اما باز می گفتند که از چه کسی شکایت داری و من ناگزیر گفتم شما به من بگویید از چه کسانی می توانم شکایت کنم تا من انتخاب کنم که دیگر قاضی فهمید منظورم چیست وحرفی نزد. به من گفتند که شرح ما وقع را بنویس من هم نوشتم بعد سوالاتشان شروع شد که اکثر آنها درمورد این بود که من از کجا آقای کروبی را می شناسم؟ از کجا به ایشان اعتماد کردم؟ چگونه ارتباط برقرار کردم؟چرا نفس نفس می زنم؟چه طور اعتماد کردم تا به آقای کروبی بگویم؟چرا حاضرشدم که آقای کروبی ازمن فیلم بگیرد؟چرا اصلا فیلم گرفتیم؟هدف آقای کروبی از آگاه کردن آقای گرامی مقدم و آقای داوری چه بود؟آقای گرامی مقدم و داوری کیستند؟چه ساعتی به حزب زنگ زدم؟با چه شماره ایی زنگ زدم؟به چه بهانه به حزب رفتم؟آنجا چه گفتم؟آنها چه گفتند؟وقتی زنگ زدم چه کسی گوشی را برداشت؟بعد به چه کسی وصل کرد؟به آن شخص چه گفتم؟با چه کسی رفتم؟در کدام تظاهرات ها شرکت کردم؟ و هزار چرای دیگر بی ربط به قضیه ی تجاوز که بعد از حدود 3 ساعت که من به ایشان اعتراض کردم.

ایشان به من گفتند ما نمی دانیم توراست می گویی یا نه تو ادعای سنگینی می کنی . کل نظام مقدس را زیر سوال بردی ما از کجا بدانیم که تورا تطمیع نکرده اند؟و وقتی که من گفتم که شما مثل اینکه یادتان رفته است مسئله چیست به ظاهر خواستند سئوالاتی در این خصوص کنند سئوالاتی از این دست که دخول تا کجا بوده و آیا آن شخص ارضا شده است یا نه؟که این سوالات بیش از پیش باعث تخریب روح و روان من شد.

آن جور که من احساس می کنم دوستان آقای مرتضوی نظرشان این است که با تخریب شخصیت اینجانب موضوع را به سمتی سوق دهند که من از آقای کروبی پول گرفتم یا آقای کروبی تطمیعم کرده تااین ادعا را بکنم.
بعد هم از من خواستند که با ایشان به پزشکی قانونی بروم ومن علی رغم اینکه از ایشان خواستم باتوجه به مناسب نبودن حالم و داشتن سرگیجه بگذارند برای روز دیگر که ایشان مخالفت کردندو باهم راهی پزشکی قانونی شدیم.


بعد هم در راه پزشکی قانونی قاضی به من می گویند حدیث داریم از حضرت امام جعفر صادق که احمق و بدبخت کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد بدبخت تر و مفلوک تر از او کسی است که آخرتش را به دنیای دیگران بفروشد.خودتان قضاوت کنید که منظور حاج آقای مقدمی از بیان این جمله چیست؟!


و بعد تلویحا به من می گوید که گول بازی های سیاسی را نخورم و بعد هم که گفتم تقلب شده گفت: " وقتی آقای کرباسچی به آقای موسوی رای داده ببین قضیه از چه قرار است من حتی مطمئنم که خود آقای کروبی هم به آقای موسوی رای داده" ودیگر پی این داستان را به توصیه بزرگان با سکوت ادامه دادم و وقتی گفتم چرا با بچه ها اینکار را کردید و چرا اینجور کردید مگرما چه کار کردیم؟ گفت وقتی رهبری فرمودند انتخابات درست بوده یعنی بوده که من گفتم نعوذ بالله که رهبری خدا نیستند و معصوم هم نیستند که بعد دیدم دارد به سفسطه می کشاند که باز سکوت پیشه کردم.

درمیان راه ایستادیم و دونفر دیگر آمدند تا شیفتشان را عوض کنند، من به قاضی مقدمی گفتم که اگر ممکن است دیگر اینها نفهمند و ایشان هم قول داد و گفت که نامه مهر و موم شده به دستم می دهد اما نه تنها نامه را به دست من نداد بلکه با آن مامور پچ پچ کرد و زمانی که من به پزشک قانونی رسیدم .


مامور نامه را باز کرد و به دست مامور پذیرش داد نمی دانم یک نامه معاینه تجاوز به چند کلمه نیاز دارد که قاضی محترم صفحه را ریز ریزپر کرده بود و دکتر قریب 5 دقیقه آن را می خواند بعد هم مامور همراهم ،به نزد دکتری که مرا معاینه کرد رفت و چند بار به قاضی زنگ زد و دایم از من دور می شد مباد که من بشنوم چه می گوید؟در ضمن دکتر پزشکی قانونی به من گفت که من دو نامه می دهم تا شرح درمانت را پزشکانی که رفته ایی برای من بنویسند تا نظر دهم اما آن مامور این نامه ها را به من نداد وهرچه به او گفتم که من خودم دیدم که آن نامه ها را گرفتی هاشا کرد بعد هم زمانی که منتظر جواب بودیم مامور به من می گوید من فکر نمی کنم کسی اینکار را بکند بعد هم به من تهمت دروغگویی می زند و می گوید می دانی اگر نتوانی ثابت کنی چه بلایی سرت می آورند؟ بعد که دید خیلی محکم ایستاده ام و می گویم من فقط از خدا می ترسم و روی حرفم ایستاده ام به من می گوید اگر اتفاقی هم افتاده نباید می گفتی باید به خدا واگذار می کردی الان ببین آبروی خودت و خانواده ات را برده ایی بعد هم که از دکتر نقل قول کردم که می گوید بعد از 1.5 ماه هیچ چیز مشاهده نمی شود مامور به من می گوید اگر چیزی بود حتی سایزش رو هم بهت می دادند وادامه داد که ما کارمان این است که البته معلوم نیست معنای این جمله مجهول کدام کار است.

در راه برگشت وقتی گفتم امسال ماه رمضان بی آبیش سخت است با صدای بلند و چشم غره به من گفت :همینش خوب است که آدم ها بفهمند که جهنم چگونه است. امروز هم به نزد همسایه های ما آمده اند و یکسری سوالات راجع من و خانواده ام کرده اند این کارها چه مفهومی جز ارعاب من از عمومی شدن قضیه را در ذهن تداعی می کند؟ من سوال کوچکی دارم از بزرگوارانی که روز 5 شنبه من را به مانند یک متهم مورد بازجویی قراردادند من را گرفته اند؛ زندان بودم چشمان ودستهایم بسته بود ند؛به حد مرگ مرا زدند و بدتر از همه کاری با من کردند که نزد تمام بی دینان و بت پرستان مذموم است ومن تنها جرات این را داشتم که آقای کروبی را از این موضوع مطلع کنم.من از شخص حقیقی شاکی نیستم چرا که می دانم متاسفانه همیشه در کشورمان گناه به گردن یک شخص رده پایین یا یک گروه پایین رتبه می اندازند وهیچ وقت با مسببین اصلی برخوردی در خور انجام نمی شود.

۱۳۸۸ مرداد ۳۰, جمعه

شرایط وخیم جسمی و روحی حمزه غالبی


شبکه جنبش راه سبز (جرس) : رئیس کمیته دانشجویی ستاد میرحسین موسوی در وضعیت جسمی و روحی بسیار وخیمی بسر می‌برد.
گفته می‌شود حمزه غالبی که بیش از 60 روز است در سلول انفرادی بسر می برد، شدیدا تحت فشار است تا به انجام فعالیت‌هایی که در آن شرکت نداشته اقرار نماید و یا در مصاحبه‌های تلویزیونی به ایراد مطالبی بر علیه مسئولان ستاد و شخص مهندس موسوی بپردازد و این فشارهای جسمی و روانی باعث از دست دادن حافظه او شده است.
به گزارش وبسایت فراکسیون اقلیت مجلس خانواده غالبی بارها به مراجع قضایی مراجعه نموده و از وضعیت فرزندشان ابراز نگرانی شدید کرده و خواستار رسیدگی شد‌ه‌اند.
 

۱۳۸۸ مرداد ۲۹, پنجشنبه

حمایت خانواده های زندان سیاسی از کروبی و تقاضای آنها برای آزادی بازداشت شدگان

شبکه جنبش راه سبز(جرس): خانواده های زندانیان سیاسی و اسرای جنبش سبز با انتشار بیانیه ای ضمن حمایت از مهدی کروبی به خاطر افشای پشت صحنه فجایع اخی، اعلام کردند « ما خانواده هاي زندانيان پس از انتخابات ضمن حمايت مجدد از مواضع اين بزرگان و جناب آقاي كروبي رسيدگي به فجايع انجام شده و مجازات آمران و عاملان آن و همدردي با خانواده ي شهدا و آسيب ديدگان وقايع اخيررا خواستاريم. »

در این بیانیه همچنین از صادق لاریجانی رئیس جدید قوه قضائیه خواسته شده تا با توجه به شعار «قانون گرايي» و «عدم مدارا با قانون شكنان» كه در بدو ورود به قوه ضائیه بر آن تاکید کرده رسيدگي به پرونده هاي اسرای جنبش سبز را در دستور كار خود قرار داده و بيش از اين اجازه نقض قانون اساسي « توسط نيروهاي خودسر كه وهن نظام اسلامي و قوه قضاييه بر آمده از آن است » و علي الخصوص رسيدگي به وضعيت زنان ودختران جوان را در اولويت كاري خود قرار دهد.

متن بیانیه شماره 6 خانواده های زندانیان سیاسی(اسرای جنبش سبز) چنین است:

بسم الله الرحمن الرحيم
"واذا فعلوافاحشه قالووجدنا عليها آبائنا والله امرنا بها قل ان الله لا يامربالفحشا اتقولون علي الله مالاتعلمون."
..آنها كه چون كار زشتي مرتكب مي شوند مي گويند :ما بزرگان خودرا به اين روش يافته ايم و خدا مارا به آن امر كرده است بگو اي پيامبر هرگز خدا به اعمال زشت امر نمي كند! مگر اينكه خود شما از ناداني به خدا نسبت مي دهيد...(آيه 28 سوره اعراف)

امروز پس از دو ماه انتظار و صبوري خانواده هاي زندانيان بي گناه هنوز بسياري از خانواده ها دل نگران عزيزانشان هستند و به نظر مي رسد آمران امور جاري در به پايان رساندن اشتباهاتي كه مرتكب شدند تعلل مي ورزند! پس از تقاضاي به حق و شجاعانه حجت الاسلام مهدي كروبي در رسيدگي به جنايات و سفاكي هاي پس از انتخابات وجدان هاي بيدار و آگاه جامعه به منظور تصحيح روند كنوني و رفع تنش و خشونت خواستار رسيدگي سريع به جرائم مشهود و توقف روند دستگيري فعالين سياسي واجتماعي در سراسر كشور شدند.

بديهي است ملت در چنين شرايطي از روحانيت شيعه انتظار دارند از حق انساني و ديني آن ها دفاع كنند و اقدام شجاعانه حجت الاسلام كروبي كه در اين زمينه نمونه مي باشد در راستاي ايفاي همين وظيفه بر همگان لازم است كه از ايشان حمايت كنند. اعلام مواضع تشكل هاي مختلف اعم ازعلماء و روحانيون آزاده، پزشكان متخصص و افتخار آفرين، حقوق دانان شجاع و مردمي، و ديگر اقشار مختلف باعث دل گرمي مردم فهيم و رنج كشيده ي ايران شد.
ما خانواده هاي زندانيان پس از انتخابات ضمن حمايت مجدد از مواضع اين بزرگان و جناب آقاي كروبي رسيدگي به فجايع انجام شده و مجازات آمران و عاملان آن و همدردي با خانواده ي شهدا و آسيب ديدگان وقايع اخيررا خواستاريم.

اميدواريم رياست جديد قوه قضاييه با عنايت به شعار قانون گرايي و عدم مدارا با قانون شكنان كه دربدو ورود به اين مسئوليت از ايشان شنيده شد رسيدگي به پرونده هاي اين عزيزان را در دستور كار خود قرار داده و بيش از اين اجازه نقض قانون اساسي توسط نيروهاي خودسر كه وهن نظام اسلامي و قوه قضاييه بر آمده از آن است و علي الخصوص رسيدگي به وضعيت زنان ودختران جوان را كه شرع مبين توجه ويژه به حفظ حقوق آنان دارد را در اولويت كاري خود قرار دهند وبه اين اميد كه ايشان در مسئوليت جديد خود موفق به اجراي هر چه بهتر عدالت ودفاع از حقوق شهروندان ايران اسلامي شوند.

" حسبنا الله ونعم الوكيل نعم المولي ونعم النصير"
خانواده هاي زندانيان حوادث پس از انتخابات

۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

مهدی کروبی: مستنداتم را با حضور سران سه قوه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ارایه می کنم

شبکه جنبش راه سبز (جرس) : مهدی کروبی در نامه‌ای خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی از ایشان خواست تا جلسه‌ای با حضور سران سه قوه و مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری و دادستان کل کشورتشکیل دهد تا مستندات خود را مورد شکنجه و آزار جنسی بازداشت شدگان را ارائه دهد.

متن کامل نامه مهدی کروبی دبیر کل حزب اعتماد ملی خطاب به علی لاریجانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر علی لاریجانی
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم، چنان که استحضار دارید در انتخابات دهمین دور ریاست جمهوری اسلامی ایران با حضور کم سابقه و شکوهمند مردم حماسه جاودانه‌ای آفریده شد که در صورت تدبیر صحیح مسئولین امر می‌توانست سرمایه پایان ناپذیری برای نظام جمهوری اسلامی ایران باشد و مضافاً برای تامین مشروعیت سیاسی نظام جایگاه جهانی استورای را برای آن تدارک نماید. متاسفانه با سوء تدبیر مسئولین مربوطه و برخورد خشن با راهپیمایهای آرام میلیونی مردم و ضرب و جرح گروه کثیری از آنان و قتل برخی و حبس و زندان گروه دیگر و تحمیل برچسب نادرست انقلاب مخملی بر حرکت اعتراضی آرام مردم، یک دودستگی عمیق در سطح ملی به وجود آمد که جای بسی تاسف است. از فردای روز 22 خرداد تا کنون اینجانب با موضع‌گیری‌ها و صدور بیانیه‌ها و نامه‌های متعدد خطاب به مردم و شماری از مقامات از رئیس قوه قضاییه گرفته تا وزیر اطلاعات و دیگران بر این صدد بودم ضمن کمک به شفاف سازی قضایا در رابطه با انتخابات و دفاع از حقوق مردم به رفع کدورت و ایجاد انسجام و تفاهم ملی کمک نمایم متاسفانه چندان پاسخ مناسبی دریافت ننموده‌ام و مسئولین انتظامی و شبه نظامی و امنیتی کشور هر روز بر سخت گیری‌ها و عدم تفاهم خود پافشاری نموده‌اند.


تا اینکه در اواخر گزارشهای مستندی دریافت نمودم دال بر اینکه مضافاً بر آزار بدنی و جسمی، زندانیان مورد آزار جنسی نیز واقع شده‌اند. و آن را در نامه‌ای خطاب به ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام منتقل نموده و از ایشان خواستم با توجه به نفوذی که در مجموع حاکمیت دارند به صورت دقیق به بررسی این موضوع بپردازند تا اگر چنین خطای نابخشودنی انجام گرفته به شناسایی و مجازات قانونی آمرین و مباشرین جرم پرداخته شود و اگر واقعیت ندارد همه ما بالاتفاق به افکار عمومی اعلام نمائیم که چنین چیزی وجود نداشته است تا دامن پاک همه مسئولان و نظام جمهوری اسلامی از این تهمت مبرا شود. لیکن متاسفانه آنان که فضای کشور را همیشه آشفته می‌طلبند نه تنها به بررسی عادلانه و بیطرفانه این مسئله تن در ندادند بلکه آن را مایه هجمه دیگران بر اینجانب قرار داده و اذهان را مشوش ساختند. و از اینجا معلوم شد که چیزهایی وجود دارد که اینان می‌خواهند با این هیاهو آن را مخفی نگه دارند. در این میان از تریبون مقدس نمازهای جمعه به هجو و هتک حرمت‌های قانونی من پرداخته و پرده دری ها نمودند که از ساحت یک مسلمان ساده و معمولی به دور است تا چه رسد به خطیبان نماز جمعه. در این بین علی‌الخصوص خطیب جمعه تهران پا را فراتر از حریم شرع و قانونی گذاشت. و رسانه ملی به گونه‌ای دیگر به تشویش اذهان پرداخته که بدینواسطه مردم و من کاملاً مظلوم واقع شدیم. بنابراین با توجه به اینکه طبق فرمایش حضرت امام راحل (ره) "مجلس در راس امور است" و در واقع خانه ملت می‌باشد و با توجه به اینکه شما به بسیاری از مسائل واقفید از شما تقاضا دارم جلسه‌ای تشکیل بدهید متشکل از سران سه قوه و ریاست محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان و با حضور دادستان کل کشور جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای دری (با تو به اینکه ریاست محترم قبلی قوه قضاییه ایشان را مسئول ارتباط با اینجانب نموده بودند) و اگر مصلحت دانستید نماینده‌ای از کمیته حقیقت یاب مجلس محترم تا در حضور آنان بنده مطالب و مستندات خودم را حضوراً راجع به موضوع آزار جنسی در برخی از بازداشت‌گاه‌ها به عرض برسانم. تا با استماع مطلب مستند من توسط عزیزان مسئول معلوم شود آیا من به هتک حرمت و آبروریزی نظام اسلامی پرداخته‌ام یا آنان که از تریبون مقدس نماز جمعه مسئولین قضایی و امنیتی را به برخورد بی‌رحمانه نسبت به مردم معترض فرا می‌خوانند، همان نماز جمعه‌ای که حضرت امام راحل قدس سره فقیه و زاهد وارسته‌ای همچون ابوذر زمان مرحوم آیت الله طالقانی را بر امامت آن گذاشتند، مردی که مبارزات ضد ظلم خود را در برابر رضاخان پهلوی شروع نموده و با رنج و مرارت تمام در دوران 37 ساله پسرش محمد رضا ادامه داد. منتظر اقدام مصلحانه و سریع آن جناب هستم.

والسلام علیکم و علی من اتبع الهدی
مهدی کروبی
٢٨/٥/١٣٨٨

۱۳۸۸ مرداد ۲۷, سه‌شنبه

افشای ابعاد جدیدی از فریبکاری صدا و سیما در ماجرای ترانه موسوی



شبکه جنبش راه سبز(جرس): با انتشار نامه ای از حجت الاسلام سید حسین شاهمرادی که خود را «برادر همسر ترانه موسوی» معرفی کرده،ماجرای پخش فیلمی ساختگی از تلوزیون برای فریب افکار عمومی و تکذیب شکجه، تجاوز، و کشته شدن ترانه موسوی ابعاد جدیدی به خود گرفت.

حجت الاسلام شاهمرادی طی این نامه که در شماره روز چهارشنبه 28 مرداد روزنامه جام جم وابسته به صدا و سیما منتشر شد به طور رسمی تائید کرد که اظهارات اخیر مهدی کروبی درباره ترانه موسوی و ساخت فیلمی دروغین در این مورد با دخالت چند مقام ارشد نظامی و امنیتی مستند صحت داشته است.


وی اگرچه مهدی کروبی را به نقض عهد متهم کرده اما گفته است که به قصد«افشاي توطئه دشمنان و خاموش كردن فتنه آنان» در ساخت فیلم پخش شده از تلوزیون رسمی جمهوری اسلامی درباره ترانه موسوی نقش داشته است.


سید حسین شاهمرادی در این نامه خطاب به مهدی کروبی نوشته« جناب آقای کروبی! در ديداري كه دريافته بوديد كه برنامه تلويزيوني خانم ترانه موسوي به طريقي با خانواده ما ارتباطي دارد ماجرا را از بنده جويا شديد و عرض كردم كه بنا به مسائل و مصالحي كه باور داريم اين قصه را براي هيچ‌ يك از بزرگان نگفته‌ام و نخواهم گفت؛ چرا كه توطئه رسانه‌هاي بيگانه را مي‌دانم. فتنه‌انگيزي دشمنان را ديده‌ام و ناصبوري دوستان را چشيده‌ام.»


وی در ادامه خطاب به مهدی کروبی نوشته«اصرار ورزيديد. خاموش ماندم. قول داديد كه تنها براي اطلاع خود كنجكاويد حتي نه براي نقل‌قول‌هاي خاص. قول شما و ارادت اين كمترين به امام، آن مراد فرزانه‌اي كه لباس عالمان بر تنم پوشاند، قفل سكوتم را نزد شما و تنها شما شكست تا در سينه شما و تنها شما بماند و عرض كردم كه قصدم فقط افشاي توطئه دشمنان و خاموش كردن فتنه آنان بوده و شنيديد.»


حجت الاسلام شاهمرادی سپس به انتقاد از مهدی کروبی در خصوص انتشار اظهارات خصوصی خود پرداخته و نوشته« ليكن با كمال تعجب و تحير 26 مردادماه بخشي از عرايض من با آب و تاب در صفحه نخست نسخه الكترونيكي روزنامه جنابعالي و به اسم و امضاي شما درج شد. چه دشوار بود براي من باور اين عهدشكني. » وی در عین حال کروبی را متهم کرد که «آنچه گفته ام را نگفته اید!»


وی توضیح بیشتری از جزئیات ماجرای ترانه موسوی و نحوه ساخت فیلم فریبکارانه را نداده و در عین حال نگفته که چگونه حاضر شده تا در فریب میلیون ها ایرانی نقش داشته باشد اما انتشار جزئیات ماجرای ترانه موسوی و پشت پرده آن از سوی مهدی کروبی را برای خودش موجب شگفتی دانسته و نوشته«براي من كه شما را يار و دلسوز نظام مي‌دانم هرچند در مواضع شما نبوده و نيستم باور ناكردني بود و شگفتي‌آور.»


حجت الاسلام شاهمرادی در این نامه مهدی کروبی را به عنوان«يار قديم انقلاب و مبارز نستوه دوران ستم‌شاهي» نامیده و تاکید کرده که «سوابق مبارزاتي و همراهي و همدلي تان با انقلاب بر همه آشكار است.»


شاهمرادی خود را«سرباز ولایت» و «دور از سیاست» معرفی کرده، و درباره انتشار پشت پرده فیلم فریبکارانه ترانه موسوی پخش شده از تلوزیون رسمی جمهوری اسلامی مورد انتقاد قرار داده و نوشته « آبي بود و از جوي برفت، تيري بود و از چله گذشت. ليكن اين سوال باقي است كه گفته شما، دوا بود يا درد؟ با اين كار، كمكي به انقلاب شد يا جريان‌هاي سياسي اين سو و آن سو، كام خود از آن گرفتند؟ حريم انسان پاس داشته شد يا اصول اخلاق مراعات گرديد؟»


وی که خود را به عنوان برادر همسر ترانه موسوی معرفی کرده، دو ماه گذشته را«دو ماهه دشوار» نامیده و نوشته «دو ماه از انتخابات دوره دهم مي‌گذرد و نتيجه آن معلوم شده و افراد از هر گروه و با هر پسند، حفظ نظام را كه حضرت مرادمان آن را اوجب واجبات خواند به نسيان سپرده‌اند و بر طبل خويش مي‌كوبند.»


دو روز پیش اما مهدی کروبی در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد ملی که به توقیف شبانه این روزنامه از سوی دادستانی تهران منجر شد، به تشریح جزئیات و پشت صحنه ساخت فیلم و پخش فیلم دروغین در موردماجرای ترانه موسوی از بخش خبری 20 و 30 شبه دوم صدا و سیما پرداخت.

وی با اشاره به اینکه« مدتي پيش در سايت ها ،‌خبري منتشر شد مبني بر اينكه خانم ترانه موسوي به همراه تعدادي ديگر در حاشيه مراسم مسجد قبا ربوده شده است.مدتي بعد هرچند كه تعدادي از همان بازداشت شدگان آزاد شدند ولي ترانه موسوي آزاد نشد و سپس اعلام كردند كه خانواده اش بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند» فاش کرد که « در همان زمان به جاي آنكه تحقيقاتي درباره اين موضوع انجام شود در مقابل هياهوي رسانه هاي بيگانه برخي مسئولان در انديشه طراحي سناريويي براي به انحراف كشاندن اين موضوع در داخل و خارج بودند.»


کروبی تاکید کرد که « ‌من از پشت پرده اين ماجرا مي گويم تا ببينم كساني كه در مزمت دروغگويي صحبت مي كنند برآشفته خواهند شد و در برابر اين دروغ گويي موضع گيري كنند.»


اما ماجرای ساخت این فیلم دروغین چیست؟

مهدی کروبی فاش کرد که«براي اجراي اين سناريو به وسيله فردي كه نام او را نمي برم متوجه شدند كه خانواده اي عروسي دارند به نام ترانه موسوي كه در كانادا زندگي مي كند و تنها نياز به آن بود كه به صحنه سازي بپردازنند و خانواده اين دختر را وادار به انجام مصاحبه اي كنند كه در آن بگويند دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند. پس چند نفر از افراد نظامي ،‌انتظامي و اطلاعاتي كه چهره هايي شناخته شده هستند به منزل اين خانواده محترم و شريف مي روند و خطاب به خانواده مي گويند كه ترانه موسوي دچار سانحه سوختگي شده و براي آنكه معلوم شود اين عروس آنها هست يا خير بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند.»

به گفته کروبی«پدر خانواده وقتي كه متوجه مي شود قضيه جدي است براي بار دوم با پسرش تماس مي گيرد كه او متوجه مي شود قضيه بيخ پيدا كرده و بنابراين خود را شتاب زده به منزل می رساند.»

کروبی بدون ذکر نام این شخص که حالا معلوم شده همان حجت الاسلام شاهمرادی است گفت که«اين آقا كه داراي آگاهي سياسي بود هنگامي كه با اين افراد صحبت مي كند مي گويد كه نزد من اين حرف ها را نزنيد چرا كه من مي دانم اصل قضيه چيست و حتي اين اصطلاح را به كار مي برد كه پيش كولي ملق نزنيد.آن افراد نيز چون متوجه آگاهي اين فرد مي شوند از اين جهت با او صحبت مي كنند كه براي حفظ نظام و در مقابله با جنجال سازي هاي رسانه هاي بيگانه به صلاح است كه با آنها همكاري كنند.در همان حال اعضاي خانواده گفته اند كه شما از ما چه مي خواهيد آنها مي گويند كه شما در مقابل دوربين قرار بگيريد و بگوييد كه ترانه زنده است.برادر شوهر ترانه ابتدا مخالفت مي كند و مي گويد كه اصل اين قضيه صحيح نيست و از سوي ديگر ما هم تاحدودي چهره هايي شناخته شده هستيم و البته از آنها پرسيده كه چنانچه چنين كاري انجام شود با ترانه واقعي چه كار خواهند كرد كه آن افراد گفته اند كه شما به اين كارها كاري نداشته باشيد و نگران نباشيد.همچنين اين خانواده گفته اند عكسي كه شما داريد عروس ما نيست كه آنها مي گويند شما به اين كارها كاري نداشته باشيد.»

کروبی تاکید کرده است که«برادر شوهر ترانه كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي بوده است تحت تاثير قرار مي گيرد و فكر مي كند كه با انجام چنين كاري در مقابل سوءاستفاده بيگانگان ايستادگي مي شود ولي او پيشنهاد مي كند كه بروند و با پدر و مادر ترانه صحبت كنند.»

وی فاش کرد که«در همين راستا برادر شوهر ترانه با پدر مادر وي تماس مي گيرد و مي گويد كه شما تنها تا اين اندازه صحبت كنيد و خطاب به اين آقايان مي گويد كه اين خانواده در جريان موضوع نيستند و در اين اندازه تنها با آنها صحبت كنيد.»

به گفته کروبی«چنين شد كه مادر و پدر ترانه موسوي در مقابل دوربين قرار گرفتند و گفتند كه دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند. البته بعد از اينكه اين خانواده متوجه شده اند كه اصل ماجرا چه بوده است بسيار ناراحت شده اند و مي خواستند كه ماجرا را بازگو كنند كه همين برادر شوهر ترانه به آنها گفته كه حرفي نزنيد و گرنه سرنوشت شما معلوم نيست كه چه شود .»

كروبي پس از شرح اين ماجرا از دروغ گويي هاي مسئولان ابراز تاسف كرد و گفت که«اين افراد اظهار كرده اند كه براي حفظ اصل نظام بايد اين خانواده اقدام به چنين كاري كنند ولي از نظر ما براي حفظ اصل نظام و پايبندي به قانون اساسي، ارزشهاي انقلاب و آرمان هاي حضرت امام مهم است.حفظ اصل نظام بر پايه عمل به وعده هايي است كه به مردم داده ايم ولي متاسفم كه اينك از انقلاب برگشته ايم و با آبروي نظام بازي مي شود.»

با افشای پشت صحنه ساخت و پخش فیلم دروغین برای فریب میلیون ها ایرانی از سوی صدا و سیما و چند چهره نظامی و امنیتی،انتشار نامه«سید حسین شاهمرادی» در روزنامه جام جم که با عنوان«برادر همسر ترانه موسوی» خود را معرفی کرده به نظر می رسد ادامه سناریوی فریب افکار عمومی است که این بار با متهم کردن مهدی کروبی به«نقض عهد» و «انتشار اظهارات خصوصی» صورت گرفته است.

حجت الاسلام شاهمرادی در نامه خود به کروبی که روزنامه جام جم منتشر کرده به طور رسمی انگیزه اش از همکاری با مام ها امنیتی و نظامی و صدا و سیما در ساخت فیلم دروغین ترانه موسوی را اعلام کرده و نوشته« قصدم فقط افشاي توطئه دشمنان و خاموش كردن فتنه آنان بوده» با این حال او که خود را سرباز ولایت و دور از سیاست معرفی، و کروبی را به نقض عهد متهم کرده،توضیح نداده که آیا چنین انگیزه ای برای شرکت در ساخت فیلم دروغین برای فریب میلیون ها ایرانی کافی است یا نه.

۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

میرحسین موسوی در منزل شهید امیر جوادی فر؛این جوانان قهرمان،فرزند همه ملت هستند

شبکه جنبش راه سبز(جرس): میرحسین موسوی و زهرا رهنورد  در منزل شهید امیر جوادی فر با خانواده او و بستگانش دیدار کردند.در این دیدار میرحسین موسوی از امیر جوادی فر و سایر شهدای جنبش سبز به عنوان«جوانان قهرمان» نامبرد و گفت که«این جوانان قهرمان،فرزند همه ملت هستند و انشاء الله خون آن ها پایمال نخواهد شد.»

معصومه ابتکار عضو فعلی شورای شهر تهران و معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان بهزیستی در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی در وبلاگش، دیدار میرحسین موسوی و زهرا رهنورد با خانواده شهید امیر جوادی فر  که روز شنبه 24 مرداد صورت گرفت  و دیدار خودش،محمدعلی نجفی و احمد مسجد جامعی سه عضو شورای شهر تهران با خانواده این شهید و یکی دیگر از شهدای جنبش سبز را  این گونه روایت می کند:

در روزهای اخیر دو دیدار دیگر با خانواده کشته شدگان حوادث پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری داشتیم.
عباس، مغازه داری که پس از بستن مغازه اش در بعد از ظهر 30 خرداد راهی منزلش می شود، اما هرگز نمی رسد و امیر دانشجوی 24 ساله ای که داستانش را دیروز از زبان پدرش شنیدیم.

دیروز بعد از ظهر با آقایان مسجد جامعی و نجفی همکاران شورای شهر برای تسلیت و دلجویی به خانه مرحوم امیر جوادی فر رفتیم. خانه ای که شش سال پیش مادر را بر اثر سرطان از دست داده بود وآقای جوادی فر با دو فرزند خود بار مسئولیت مادری را علاوه بر پدری بر دوش داشت.


پدر می گفت: امیر روز 18 تیر در خیابان فخر رازی دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. جراحات او به حدی بود که به بیمارستان فیروزگر منتقلش کردند و شبانه به ما خبر دادند که به بیمارستان برویم. در بیمارستان از امیر معاینات مختلفی به عمل آمد و فردایش با اعلام اینکه جراحات اساسی ندارد ترخیص شد. اما به خاطر اینکه مامورین گفتند افرادی که او را دستگیر کرده اند، شاکی خصوصی وی هستند، پسرم را تحویل دادم.


از آن تاریخ به بعد خانواده به رغم تلاش های زیاد نتوانست خبری از امیر به دست آورد تا اینکه سوم مردادماه به آنها خبر فوت امیر را می دهند. البته براساس مدارک موجود، امیر در تاریخ 23 تیرماه فوت کرده و جسد او نشان از ضرب و شتم فراوان در ناحیه سر و سینه داشته؛ آثاری که هیچیک در روز ترخیص امیر از بیمارستان وجود نداشته است.


پدر می گفت: من این نظام را آنقدر قبول داشتم که وقتی گفتند فرزندت شاکی خصوصی دارد، او را به دست قانون سپردم. اما آنها جسد فرزندم را که گناهی جز علاقه به سرنوشت کشور و مملکتش نداشت و پسری پاک و سالم بود به من تحویل دادند. حالا هم خواهان اجرای عدالت هستم.


این دیدار در میان دیدارهای ما، ویژگی خاصی داشت و شاهد یک اتفاق غیرمنتظره بود:


هنوز ده دقیقه ای از حضور ما در منزل آقای جوادی فر نگذشته بود که زنگ در به صدا در آمد. در که باز شد ابتدا خانم دکتر رهنورد و سپس آقای مهندس موسوی در میان در ظاهر شدند. احتمالا صاحب خانه می دانست که آنها می آیند ولی هم ما ازدیدن آنها متعجب شدیم و هم آنها ازدیدن ما.


چندین عکس بزرگ امیر بر دیوار با چهره ای صمیمی و دوست داشتنی ناظر این صحنه ها بود. پدر می گفت: امیر روحیه لطیفی داشت و اهل هنر بود و مهندس موسوی می گفت: این جوانان قهرمان، فرزندان همه ملت هستند و انشاءالله خون آنها پایمال نخواهد شد ...


امیر همچنان با لبخند به جمع می نگریست ...

۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه

روزنامه اعتماد ملی توقیف موقت شد


شبکه جنبش راه سبز (جرس) : حسین کروبی فرزند مهدی کروبی از توقیف موقت روزنامه اعتماد ملی به دستور نماینده دادستانی خبر داد.
حسین کروبی در این باره گفت« شب گذشته (یکشنبه شب) نماینده دادستانی با حضور در چاپخانه روزنامه اعتماد ملی این روزنامه را توقیف موقت و از انتشار آن جلوگیری کرده است. فرزند مهدی کروبی در این باره همچنین افزود«علت توقیف اعتماد ملی انتشار نامه کروبی در پاسخ به هتاکی های صورت گرفته نسبت به وی در شماره روز دوشنبه 26 مردادماه این روزنامه بوده است.»

۱۳۸۸ مرداد ۲۲, پنجشنبه

گزارش فجایع بازداشتگاه ها برای مقامات ارسال شده است

شبکه جنبش راه سبز(جرس):حجت الاسلام مجید انصاری درباره شکنجه های جسمی و جنسی بازداشت شدگان که در نامه اخیر مهدی کروبی مطرح شده ، گفت که«اصل قضيه قطعي و اثبات شده و گزارش آن براي مقامات رفته است.»                   خبرگزاری دولتی ایرنا  درباره شکنجه های جسمی و جنسی بازداشت شدگان در بازداشتگاه های غیر قانونی به نقل از مجید انصار ی گزارش داد که «با کمال تاسف اينها صحت دارد و آدم بايد به قول اميرالمومنين (ع) آرزوي مرگ کند که در جمهوري اسلامي کار به اينجا برسد که چنين فجايعي رخ دهد.نه يک مورد بلکه متعدد بوده است.»
مجید انصاری همچنین با انتقاد از«یکجانبه گرایی خبرگزاری دولتی ایرنا» خطاب به کارکنان خبرگزاری دولت گفت «شما به عنوان يک شهروند وقتي خبر اين موارد را مي‌شنويد نبايد آرام و قرار داشته باشيد. آن هم يکي دو مورد نيست.»
عضو مجمع روحانيون مبارز در مورد نامه مهدی کروبی درباره شکنجه های جسمی و جنسی بازداشت شدگان ،تاکید کرده که« اصل قضيه قطعي و اثبات شده و گزارش آن براي مقامات رفته است.
مهدی کروبی در نامه اخیر خود به هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگران رهبری از وی خواست تا در مورد تجاوز جنسی به بازداشت شدگان تحقیق کند.
کروبی در نامه خود به اکبر هاشمی رفسنجانی نوشته «عده ‌ای از افراد بازداشت‌ شده مطرح نموده ‌اند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده‌ اند که منجر به ايجاد جراحات و پارگی در سيستم تناسلی آنان گرديده است.»
با گذشت 3 روز از انتشار نامه مهدی کروبی رسانه های دولتی ضمن حملات گسترده و توهین آمیز به شیخ اصلاحات، خواهان محاکمه و مجازات کروبی به خاطر افشای تجاوز و شکنجه های جسمی و جنسی بازداشت شدگان شدند.

۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه

گزارشی از صدور حکم یکی از بازداشت شدگان

شهروندی از شیراز:
شبکه جنبش راه سبز (جرس): یکی از چند صد نفر بازداشت شده در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در شیراز روز شنبه در مراجعه به دادگاه با حکمی مواجه شده است که بررسی آن خالی از لطف نیست. متن این حکم که به رِؤیت متهم رسیده ولی از تحویل آن خودداری شده، به شرح زیراست:
"اقدام علیه امنیت ملی از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی. گرچه نامبرده طبق اظهارات و مدارک موجود حضور خود در تجمعات را صرف تماشاچی بودن عنوان کرده است ولی با توجه به این که اقدام به گرفتن فیلم و ارسال آن به دوستان خود کرده است و نیز چون وی عضو شاخه جوانان مشارکت فارس بوده و هست و چون مشارکت از احزابی است که معترض به نتیجه انتخابات است و مردم را دعوت به تجمعات غیرقانونی کرده است، دفاعیات وی با عقل و منطق سازگار نمی باشد" .دادگاه با استناد به این موارد او را به دو سال حبس محکوم کرده که این حکم به مدت 4 سال تعلیق می شود.

بر اساس این حکم می توان نتایج زیر را گرفت:
1. دفاعیات متهم وقتی با عقل و منطق سازگار است که وی عضو حزب یا گروهی نباشد! 3. صرف عضویت در حزب نمی تواند مصداق جرم باشد اما چنانچه حزب از جمله احزابی باشد که به نتیجه ی انتخابات معترض باشد آن حزب می تواند از یک بیگناه مجرم بسازد! 4. بر اساس این حکم، تماشاچی بودن در تجمعات غیرقانونی تخلف از قانون محسوب نمی شود بنابراین دوستان جنبش سبز می¬توانند همه روزه به خیابانها رفته و یکدیگر را با نمادهای سبز تماشا کنند! 5. اگر حتی هیچ بیانیه ای مبنی بر دعوت مردم به حضور در تجمعات غیر قانونی از سوی جبهه¬ی مشارکت صادر نشده باشد، چون این حزب به نتیجه¬ی انتخابات معترض است، به این معنا است که چنین بیانیه¬هایی را صادر کرده است! 2. ارسال فیلم و عکس به دوستان از مصادیق جرم برای متهمان سیاسی محسوب می شود!


جالب تر آنکه منشی دادگاه، متهم را تهدید کرده که چنانچه به حکم دادگاه بدوی اعتراض کند حکم تشدید شده و 4 سال تعلیق از آن حذف خواهند شد. این هم نمونه¬ای دیگر از عدالت در نظام اسلامی است دیگر!

۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

“کهریزک؛ “امتداد پروژه قتل های زنجیره ای

پشت جنایت کهریزک، تفکری خوابیده است که سه گروه: "اراذل و اوباش"، "دگراندیشان و روشنفکران" و "اپوزسیون (سیاسیون مخالف و منتقد)" را برای بقای نظام خطرناک می داند و تنها نسخه درمان بخش را نیز حذف فیزیکی می داند. این تفکر که از اطلاعات موازی، زیر نظر مسوولان بیت رهبری به وزارت اطلاعات، اطلاعات ناجا و حفاظت اطلاعات سپاه تزریق شده است، طرفداران جدی در حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی دارد. جایی که سردار نقدی سالها رهبری آن را در دست داشت و فجایع متعددی آفرید. برای اطلاعات ناجا که مسوولیت بازداشتگاه کهریزک را نیز بر عهده داشت، تفاوت نمی کند متهم کیست؟ چه سابقه ای دارد؟ برای چه به زندان افتاده است؟ آنچه اهمیت پیدا می کند حذف فیزیکی است و این حذف هرچه دردناک تر، عبرت آموزتر./ وصال و ناتب و توحید نیز همچون کهریزک زمانی افشاء شد و نگاهها را به خود جلب کرد که از مرحله شکنجه و آزار و اذیت جسمی و جنسی افرادی که اراذل و اوباش خوانده می شدند به مرحله شکنجه فعالان دانشجویی، سیاسی و مدیریتی کشور رسیده بود. هر سه این بازداشتگاه نیز پس از رسوایی همچون کهریزک تعطیل شدند، اما مشخص نشد که جانیان این زندانها چه کسانی بودند و بعد از تعطیلی زندان شان به کجا عزیمت کردند.
شبکه جنبش راه سبز (جرس): "بازداشتگاه كهريزك ويژه نگهداري مجرمان خطرناك و اراذل و اوباش بود." سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی که اینک خود متهم ردیف اول، جنایات رخ داده در بازداشتگاه تحت امرش، کهریزک، است، با بیان این جمله که ساعاتی پیش در جمع خبرنگاران عنوان کرد، بر تخلفی تاکید کرد که بارها در هفته گذشته از سوی بسیاری عنوان شده بود. تخلف این است: "دانشجویان در بازداشتگاه مجرمان خطرناک و اراذل و اوباش چه می کرده اند؟ چه کسی دستور انتقال دانشجویان به این بازداشتگاه را صادر کرده است؟ و از همه مهمتر اینکه چه کسی دستور داده با دانشجویان همچون اراذل و اوباش برخورد شود؟ دلایل تکرار جنایات آفرینی در نیروی انتظامی چیست؟"
اگر به این سوال پاسخ داده شود که "چرا برخورد با اراذل و اوباش در این مملکت به برخورد با سیاسیون ختم می شود؟ شاید راحت تر بتوان به این سوالها پاسخ گفت.
سال 72- 73 موج ترور کسانیکه اراذل و اوباش خوانده می شدند در محله های قدیمی تهران همچون نظام آباد آغاز شد. در آن زمان در هر کوچه و خیابانی از این منطقه که قدم می زدی، چهل چراغ هایی که برای کشته شدگان این پروژه برپا شده بود را می شد دید. کشته شدگان جملگی دو صفت داشتند که یکی را مردم بر زبان می راندند و دیگری را دوستان آنها. از نگاه مردم آنها "گنده لات های محل" بودند و از نگاه دوستان شان " لوطی های محله". آنها هر نامی که داشتند در محل، هم تامین کننده امنیت بودند و هم مخل امنیت. چون با وجود آنها، غریبه های همجنس، در این محلات، جرات عرضه اندام نداشتند و خود مخل امنیت بودند چون نقش یک باج بگیر را بازی می کردند. چهره های شناخته شده این جماعت جملگی توسط عوامل اطلاعات ناجا و وزارت اطلاعات با حکم تیری که داشتند ترور شدند.
آن زمان کسی به کم و کیف این ماجرا نپرداخت، تنها سخنی هم که بین مردم رد و بدل می شد این بود که دولت این افراد را کشته است.
کمتر از 4 سال بعد، قتل پروانه و داریوش فروهر، مجید مختاری و محمد پوینده که به قتل های زنجیره ای معروف شد، توسط دولت خاتمی برملا شد. برملا شدن این ماجرا، پرده از راز قتل افرادی که اراذل و اوباش خوانده می شدند برداشت. پروژه پاک سازی کشور و نظام از ناپاکان، سه مرحله داشته است:
اول؛ قتل عام اراذل و اوباش اسم و رسم دار محلات تهران (به این مرحله اضافه کنید زنان مساله دار در تهران و شهرستانها)
دوم؛ قتل روشنفکران و دگراندیشان ( به این مرحله نیز اضافه کنید توقیف و قلع و قمع مطبوعات و روزنامه نگاران و نویسندگان)
سوم؛ حذف فیزیکی منتقدین و مخالفین سیاسی

طراح این پروژه آنطور که گفته شد "سعید امامی" بود، که به دستور آمران این پرونده در دوران بازداشت به قتل رسید (در گزارشی رسمی اعلام شد وی با داروی بهداشتی خودکشی کرده است، این ادعا هرگز مورد قبول پزشکان و حقوقدانان قرار نگرفت. حتی شیرین عبادی در دادگاه پرونده قتل های زنجیره ای اعلام کرد که داروهای بهداشتی موجود در بازار به آزمایشگاه ارائه شده و اثبات شده که این داروها کشنده نیستند.)
پشت این اقدام، تفکری خوابیده است که سه گروه: "اراذل و اوباش"، "دگراندیشان و روشنفکران" و "اپوزسیون (سیاسیون مخالف و منتقد)" را برای بقای نظام خطرناک می داند و تنها نسخه درمان بخش را نیز حذف فیزیکی می داند.
این تفکر که از اطلاعات موازی، زیر نظر مسوولان بیت رهبری به وزارت اطلاعات، اطلاعات ناجا و حفاظت اطلاعات سپاه تزریق شده است، طرفداران جدی در حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی دارد. جایی که سردار نقدی سالها رهبری آن را در دست داشت و فجایع متعددی آفرید. برای اطلاعات ناجا که مسوولیت بازداشتگاه کهریزک را نیز بر عهده داشت، تفاوت نمی کند متهم کیست؟ چه سابقه ای دارد؟ برای چه به زندان افتاده است؟ آنچه اهمیت پیدا می کند حذف فیزیکی است و این حذف هرچه دردناک تر، عبرت آموزتر.
فاجعه آفرینی در کهریزک در تداوم همین تفکر رخ داده است، یعنی برای عاملان این فجایع، تاریخ تکرار شده است. فرمان همان فرمان است و استراتژی نیز همان. دوره قتل عام اراذل و اوباش در مرحله اول این پروژه با موفقیت پشت سر گذاشته شده است. طی یک عملیات گسترده، این بار عریان تر و گسترده تر از سال های 72-73، برخورد با کسانی که اراذل و اوباش خوانده می شدند تحت عنوان طرح ارتقاء امنیت اجتماعی (همان پاک سازی کشور از ناپاکان سعید امامی) اجرا شده است. جمع گسترده ای از جوانان کشور، تحت این عنوان دستگیر، به بی رحمانه ترین وضع ممکن شکنجه شده، به گردن آنها آفتابه آویزان کرده و بین مردم رسوایشان کرده اند و در نهایت به جوخه دار آویخته شده اند.
در این مرحله نه تنها صدایی از کسی در نیامد که حقوق متهم چه شد، بلکه احتمالا مجریان تشویقی و اضافه حقوق نیز دریافت کردند. حالا مرحله دوم و سوم فرارسیده است، دانشجویان و جوانان کشور توسط آمران این پروژه، با کلمه رمز اغتشاشگر و آشوبگر خوانده می شوند تا رده های میانی اطلاعات ناجا که وظیفه سرکوب معترضان را برعهده گرفته اند، دریابند که محل نگهداری دستگیر شدگان، همان جایی است که اراذل و اوباش اعزام می شدند، و برخورد با آنها در این چارچوب باید پیگیری شود.
همزمان دادستان تهران که در قتل و شکنجه و حبس ید طولایی دارد، مرحله سوم پروژه را شخصا با همکاری قرارگاه ثاراله در دست می گیرد. مرحله سوم حذف فیزیکی منتقدین و مخالفین سیاسی است. در یک یورش شبانه بیش از یکصد نفر از فعالان سیاسی (عده ای از آنها نامشان در لیست سعید امامی نیز وجود داشت) به اسارت گرفته می شوند. حذف فیزیکی آنها چندان ساده نیست. با برگزاری دادگاهی سراسر غیر قانونی، بازداشت شدگان، ترور سیاسی می شوند، تا اولین گام رو به جلو برداشته شده باشد.
 

از وصال تا کهریزک

نیروی انتظامی پیش از کهریزک، بازداشتگاهی به نام "وصال" داشت، با همین فرماندهی. تفکر حاکم بر کهریزک دقیقا همان تفکری بود که در وصال حاکم بود. وصال تنها بازداشتگاه نیروی انتظامی نبود، بازداشتگاه ناتب (نیروی انتظامی تهران بزرگ) چسبیده به بازداشتگاه توحید (متعلق به وزارت اطلاعات) نیز به این نیرو تعلق داشت. حال و روز توحید نیز قبل از تعطیلی، شبیه همین کهریزک بود جایی که دستگیر شدگان کوی دانشگاه تهران، از جمله احمد باطبی را به شدیدترین وضع ممکن در آنجا و بعدا در بند 209 اوین، شکنجه کرده بودند.

وصال و ناتب و توحید نیز همچون کهریزک زمانی افشاء شد و نگاهها را به خود جلب کرد که از مرحله شکنجه و آزار و اذیت جسمی و جنسی افرادی که اراذل و اوباش خوانده می شدند به مرحله شکنجه فعالان دانشجویی، سیاسی و مدیریتی کشور رسیده بود. هر سه این بازداشتگاه نیز پس از رسوایی همچون کهریزک تعطیل شدند، اما مشخص نشد که جانیان این زندانها چه کسانی بودند و بعد از تعطیلی زندان شان به کجا عزیمت کردند.
نیم نگاهی به خاطرات شکنجه تیم مدیریتی کرباسچی در شهرداری تهران توسط تیم سردار نقدی و شکنجه دانشجویان کوی دانشگاه تهران همچون باطبی و مقایسه آن با آنچه این روزها در کهریزک گذشته است. مدعی خوبی است برای اثبات اینکه جانیان این زندانها و تفکر حاکم بر آنها همچنان به انجام تکلیف مشغولند و فردا باید منتظر کهریزک دیگری در نقطه ای دیگر بود.
شکنجه شهرداران تهران (تیم دستگیر شده کرباسچی در شهرداری تهران) در بازداشتگاه وصال (تحت مدیریت نیروی انتظامی):
اعتراض به شکنجه در دوران بازداشت، کمتر مجالی برای بیان در سیمای جمهوری اسلامی داشته است. اما "قبه" یکی از معاونین کرباسچی در شهرداری تهران از فرصت محاکمه علنی که از سیما پخش می شد به خوبی استفاده کرد. قبه در آن محاکمات بخش هایی از شکنجه ها را افشا کرد. او گفت ساعتها از پا آویزان شده است. برخی دیگر از شهرداران نیز از شنیدن صدای ناله همسرانشان در حالی که مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند، خبر دادند.
البته با پیگیری های خاتمی پرونده ای علیه سردار نقدی فرمانده حفاظت اطلاعات ناجا تشکیل شد. تیم بازرس این پرونده تایید کرد که حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی به صورت غیر قانونی اقدام به جلب، احضار، بازداشت و بازجویی از شهرداران تهران کرده است. این تیم تایید کرد که آمریت شکنجه و بازداشت های انفرادی طولانی برای اخذ اعتراف، بر عهده نقدی بوده است و در نهایت دادگاه نظامی تهران او را به هشت ماه حبس محکوم کرد.
روایت باطبی از توحید و بند 209 اوین (هر دو تحت مدیریت وزارت اطلاعات):
آن‌ها هم‌ مرا به‌ داخل‌يکی‌ از دستشويی‌ها بردند که‌چاهش‌ بند آمده‌ بود و آب‌ گند آن‌ در کاسه‌ توالت‌ پر شده‌ بود. آن‌ها سرم‌ را در گنداب‌ توالت‌ فرو کردند و آنقدر اين‌کار را ادامه‌دادند که‌سرانجام‌گندآب‌ از بينی‌و دهانم‌ به‌داخل‌گلويم‌ پايين‌ رفت.‌ و تا ساعت‌ها از شستشوی‌ صورتم‌ جلوگيری‌ کردند. بطوريکه‌ چند روز بعد هنگام‌ بازجويی‌، يکی‌ از بازجوها متوجه‌ بوی‌ تعفن‌ موها و چشم‌بندم ‌شد و به ‌من‌اجازه ‌داد که‌ حمام‌ کنم‌ و چشم‌بندم‌ را عوض‌ کرد. چندين ‌روز بعد از انتقال‌ به ‌۲۰۹ زندان اوين‌، مرا با چشم‌بند به ‌اتاقی‌بردند و برگه‌ای ‌آوردند تا امضا کنم. وقتی‌ محتوای ‌آن‌ را سوال ‌کردم‌، گفتند اقدام ‌به‌ آشوب‌های‌ خيابانی‌، تحريک ‌مردم‌برای‌ آشوب ‌و … وقتی‌با انکار من‌ در خصوص‌ اين‌ مطالب‌ مواجه‌ شدند، با لگد به‌ صورتم‌کوبيدند که‌باعث‌ شکسته‌ شدن‌ دندان‌های‌ فک‌راستم‌ شد و من‌باقيمانده‌ ريشه‌های‌ دندان‌هايم‌ را در زندان کشيدم.
روایت کروبی از کهریزک (تحت مدیریت نیروی انتظامی):
...از دستگيري‌هاي بي‌حساب و كتاب، از ضرب و شتم و وارد كردن جراحات تا شهادت فرزندان اين كشور، از حمله به خانه‌هاي مردم تا فاجعه خونين كوي دانشگاه و برخوردهاي خشن و وحشت‌انگيز حتي با خانم‌ها در سطح خيابان‌هاي شهر- كه تاكنون سابقه نداشته است- رخ داد كه بسيار قابل تامل و پيگيري است./ هتاكي و ابراز دشنام و فحاشي ركيك به افراد و نثار نواميس بازداشت‌شدگان و مردمي كه براي نماز جمعه آمده بودند صورت گرفت. افرادي براي اين كار استخدام شده‌اند كه حتي با اصول بديهي اسلام آشنايي ندارند و البته شايعاتي نيز مطرح شده كه فعلا به آن نمي‌پردازم./ برخي افراد با دختران بازداشتي با شدتي تجاوز نموده‌اند كه منجر به ايجاد جراحات و پارگي در سيستم تناسلي آنان گرديده است. از سوي ديگر افرادي به پسرهاي جوان زنداني با حالتي وحشيانه تجاوز كرده‌اند به طوري‌كه برخي دچار افسردگي و مشكلات جدي روحي و جسمي گرديده‌اند و در كنج خانه‌هاي خود خزيده‌اند...
مسوؤل کیست؟
"در بازداشتگاه کهریزک تخلفاتی انجام شده و برخی مسئولان در این بازداشتگاه به وظایف خود عمل نکرده‌اند و در این بازداشتگاه و اتفاقات آن من هم تقصیر دارم و نمی‌خواهم از زیر بار مسئولیت این موضوع شانه خالی کنم." سردار احمدی مقدم فرمانده نیروی انتظامی با بیان این جمله کوشیده است تا اولا نگاههای جستجو گر را از دیگر آمران این برخوردها دور کند و درثانی، کسانی را که در پی کشف حقیقت هستند را متقاعد سازد که خود شخصا این موضوع را پیگیری خواهد کرد و نیازی به دخالت آنها نیست. کسانی همچون کمیته حقیقت یاب مجلس و اعضای آن که این روزها خواستار معرفی عاملان این اتفاق شده اند.
علی مطهری نماینده تهران در مجلس هشتم می گوید: بايد ترتيبي اتخاذ شود تا مردم مطمئن شوند مجازات اين خاطيان انجام مي‌شود و نه مثل موضوع قتل‌هاي زنجيره‌اي و حوادثي مثل قتل زهرا كاظمي و زهرا بني‌يعقوب كه معلوم نشد آيا افراد خاطي مجازات شدند يا نه. او معتقد است در این پرونده تخلفاتی رخ داده است که باید بصورت ریشه ای با آن برخورد شود و گفته است "صرف ارائه يك گزارش محرمانه به مقامات عالي كشور، كافي نيست و تا زماني كه مجرمان معرفي و مجازات نشوند، كار اين كميته (کمیته پیگیری بازداشت های اخیر مجلس) نبايد پايان يابد."
از سوی دیگر حمید رضا کاتوزیان عضو کمیته حقیقت یاب مجلس معتقد است: فرمانده ناجا مسئول وقایعی فاجعه كهریزك است. او همچنین خواستار قصاص عاملان جنایات رخ داده در این بازداشتگاه غیرقانونی است و می گوید اتفاقات رخ داده در این بازداشتگاه منجر به قتل تعدادی از جوانان شده است.
کاتوزیان به نکته مهمی اشاره می کند: "براساس بررسی‌های ما گزارش‌های روزانه‌ای به این مسوولان داده می‌شده است از این رو رفتارهای خودسرانه در بازداشتگاه‌ها را خیلی بعید می‌دانم." این بخش از سخنان کاتوزیان که از اردوگاه اصولگرایان و از نگاه حاکمان خودی بحساب می آید موید این است که تخلفات صورت گرفته آمرانی دارد که در این سالها دستور قتل و ترور و تجاوز صادر کرده اند.
تخلف برخی برادران

" نتیجه این بررسی از قبل نیز مشخص بود. اما در مورد بازداشتگاه کهریزک باید گفت پیش از این تذکراتی داده شده بود که فردی را به این مکان نفرستند، اما متاسفانه تخلف برخی برادران باعث شد حادثه کهریزک به وجود بیاید و حوادث دیگر که قابل دفاع نیست."
دکتر یداله اسلامی این بخش از سخنان آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور را مورد توجه قرار می دهد و می گوید:آقای دری نگفت که این برادران که بوده اند وبا چه پشتوانه ای می توانسته اند اسیران اردوگاه را تا آستانه مرگ شکنجه کنند .آقای دادستان نفرمودند این برادران که بودند که می توانستند قر بانیان خودرا بدون ترس ازمیان اسیران جوان برگزینند.این برادران متخلف چه جایگاهی داشته اند که برای کشتن قربانیان ترسی به دل راه نمی داده اند ؟

او همچنین با اشاره به اطلاعیه نیروی انتظامی که می کوشد بار گناه ومسؤلیت را به گردن چند نگهبان وافسر دون پایه بیاندازد می گوید: نیروی انتظامی می خواهد با گناه کار شمردن وبنا به اطلاعیه برکنار کردن چند نفر همه چیز را به خیر وخوشی تمام کند .آزاد شدگان این اردوگاه وحشت وجنایت آشکارا از شخص رادان نام برده اند وماجراهایی را شرح داده اند که آه از نهاد هر آدمی بر می آورد .بستن این ارودگاه نمی تواند به معنای پایان یافتن پرونده اردوگاه مرگ کهریزک تلقی شود.

به اعتقاد دبیر کل مجمع نمایندگان ادوار مجلس رسوایی کهریزک محصول مرگ محسن روح الامینی فرزند یکی از مسولین است و می گوید: شرم آور است تا مصیبت به درخانه یکی از مسؤلین نرسد فریاد آسیب دیدگان از سوی هیچ کس شنیده نمی شود .رفتار نیروی انتظامی ومقامات بلند پایه آن در کهریزک اعتبار جمهوری اسلامی را در معرض خطر وتهدید قرار داده است . دستگاه قضایی ونیروی انتظامی در ماجرای زندان کهریزک ومرگ جانگاه فرزندان وطن مسؤلیت مشترک دارند .مجلس نیز در باز گشایی وپیگیری این پرونده جایگاه ویژه خودرا خواهد داشت .هنوز گزارش روشنی از تعداد قربانیان در کهریزک ودلیل وچگونگی مرگ آنها داده نشده است وتنها به گفتن چند نفر بسنده شده است.

او در ادامه می گوید: تهدید خانواده ها ی قربانیان نیز بخش شرم آوری است که یاد آوری آن نیز تاب را از آدمی می گیرد .رخدادهای این روزها و وجود بازداشتگاهی همانند کهریزک، آسیب های غیر قابل جبرانی به نهادهای انتظامی وقضایی وارد آورده است .دست اندرکاران این دستگاه ها چاره را در نگفتن وفریاد بر نیاوردن می دانند، درحالی که چاره دوری جستن از رفتارهای غیرقانونی وبرخورد با کسانی است که به نام امنیت وقانون، امنیت مردم را به خطر انداخته اند.

به اعتقاد اسلامی برپایی اردوگاه کهریزک نمونه ای است از این ناهنجاری ها که برخوردهای بیمارگونه دست اندرکاران آن رسوایی بزرگی به بار آورده است.
محمد تهوری
 

کروبی: پسر ها و دختر های بازداشتی مورد تجاوز قرار گرفته اند

 از دستگيري‌هاي بي‌حساب و كتاب، از ضرب و شتم و وارد كردن جراحات تا شهادت فرزندان اين كشور، از حمله به خانه‌هاي مردم تا فاجعه خونين كوي دانشگاه و برخوردهاي خشن و وحشت‌انگيز حتي با خانم‌ها در سطح خيابان‌هاي شهر- كه تاكنون سابقه نداشته است- رخ داد كه بسيار قابل تامل و پيگيري است./ هتاكي و ابراز دشنام و فحاشي ركيك به افراد و نثار نواميس بازداشت‌شدگان و مردمي كه براي نماز جمعه آمده بودند صورت گرفت. افرادي براي اين كار استخدام شده‌اند كه حتي با اصول بديهي اسلام آشنايي ندارند و البته شايعاتي نيز مطرح شده كه فعلا به آن نمي‌پردازم./ برخي افراد با دختران بازداشتي با شدتي تجاوز نموده‌اند كه منجر به ايجاد جراحات و پارگي در سيستم تناسلي آنان گرديده است. از سوي ديگر افرادي به پسرهاي جوان زنداني با حالتي وحشيانه تجاوز كرده‌اند به طوري‌كه برخي دچار افسردگي و مشكلات جدي روحي و جسمي گرديده‌اند و در كنج خانه‌هاي خود خزيده‌اند./ انتظار است اين اقدام توسط هياتي بي‌غرض و شفاف از طرف رئيس مجلس خبرگان رهبري مورد بررسي و پيگيري تا حصول نتيجه قرار گيرد.
شبکه جنبش راه سبز (جرس): مهدي كروبي از هاشمي‌رفسنجاني رئيس مجلس خبرگان خواست با تشكيل يك هيات به برخي شايعات و نحوه برخوردها با بازداشت‌شدگان رسيدگي شود.
به گزارش سحام نیوز، حسين كروبي فرزند او در اين‌باره گفت: پدرم اين نامه را حدود 10 روز پيش خطاب به آقاي هاشمي نگاشت و آن را براي ايشان به‌طور خصوصي ارسال كرد. ايشان تاكيد داشت آقاي هاشمي حتما به اين نامه پاسخ دهد و اقدام لازم را انجام دهد. متاسفانه آقاي هاشمي پاسخي به نامه ايشان نداد. پدرم تاكيد كرده بود اگر تا 10 روز پاسخي به نامه داده يا اقدامي صورت نگيرد، نامه را منتشر مي‌كند.
حسين كروبي درباره مسائل مطرح شده در نامه، گفت: اساسنامه، بر نگراني آقاي كروبي استوار است. ايشان نگران آنچه گروه‌هاي بيگانه و غربي درباره نحوه رفتار با بازداشت‌شدگان بيان مي‌كنند، هست. اين روزها بسياري از افرادي كه آزاد شده‌اند، به ديدار پدرم آمده و ماجراي رفتاري را كه ضابطان و ماموران با آنها داشتند، براي وي بيان كرده‌اند. آنها آنچه را ديده و شنيده به دقت گفته‌اند. طبيعتا نحوه رفتار برخي از ضابطان با بازداشت‌شدگان خصوصا زنان و دختران، در شأن جمهوري اسلامي و هيچ نظام ديگري نيست.
وي تاكيد كرد: آنچه در نامه آمده، نه‌تنها دغدغه و نگراني آقاي كروبي است، بلكه من فكر مي‌كنم هر كس كه اين شايعات را خصوصا درباره وضعيت زنان و اتفاقاتي كه درباره آنها در حال انجام است، مي‌شنود، نگران مي‌شود و علاقه‌مند است، اين لكه ننگ را اگر وجود دارد پاك كند. البته ما اميدوار هستيم تمام اين خبرها و شايعات تكذيب شود.
متن كامل نامه مهدي كروبي به هاشمي رفسنجاني به اين شرح است:
حضور محترم آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني
رياست محترم مجلس خبرگان رهبري
با سلام و احترام

بعد از برگزاري انتخابات دهمين دوره رياست‌جمهوري، حوادث تلخي به وجود آمد كه به طور مفصل در خصوص آن، هم از سوي جنابعالي، هم از سوي افراد، گروه‌ها و رسانه‌هاي مختلف به آن پرداخته شد.
از دستگيري‌هاي بي‌حساب و كتاب، از ضرب و شتم و وارد كردن جراحات تا شهادت فرزندان اين كشور، از حمله به خانه‌هاي مردم تا فاجعه خونين كوي دانشگاه و برخوردهاي خشن و وحشت‌انگيز حتي با خانم‌ها در سطح خيابان‌هاي شهر- كه تاكنون سابقه نداشته است- رخ داد كه بسيار قابل تامل و پيگيري است. آنچه در اين ميان مطرح است در خصوص برخي از رفتارهاي شناعت‌آميز است كه اگر به طور متواتر از افراد مختلف كه در روزهاي اخير آزاد شده‌اند، نشنيده بودم، باورشان حداقل براي من و شما كه در طول قريب به نيم قرن سردي و گرمي روزگار را چشيده‌ايم سخت بود.
از برخوردهاي خشن و بي‌محابا، بر سر مردم باتوم را خرد كردن، آنچنان كه بعد از گذشت قريب به 40 روز همچنان اوضاعشان غيرعادي است و عوارض آن روي بدنشان قابل مشاهده است.

هتاكي و ابراز دشنام و فحاشي ركيك به افراد و نثار نواميس بازداشت‌شدگان و مردمي كه براي نماز جمعه آمده بودند صورت گرفت. رفتارهايي كه در فرهنگ ديني و اسلامي هيچ يك از گروه‌ها جايي ندارد و نشان‌دهنده آن است كه افرادي براي اين كار استخدام شده‌اند كه حتي با اصول بديهي اسلام آشنايي ندارند و البته شايعاتي نيز مطرح شده كه فعلا به آن نمي‌پردازم.
احتمالا همانطور كه مطلع هستيد در اين خصوص چندي پيش نامه‌اي خطاب به رياست محترم قوه قضائيه ارسال كردم و جمعه هفته جاري همين نكات را به وزير معزول اطلاعات يادآور شدم كه روز شنبه در مطبوعات منتشر شد.
اما موضوعي را شنيده‌ام كه هنوز از آن بر خود مي‌لرزم. در دو روز اخير كه اين خبر را شنيده‌ام خواب از سرم ربوده شده است. حدود ساعت دو كه خود را براي خواب آماده مي‌كردم. به بسترم رفتم ولي خدا شاهد است كه بدون ذره‌اي مبالغه، خوابم نبرد، تا ساعت 4 بامداد كه مجددا بلند شدم كمي قرآن خواندم، دوش گرفتم تا آب كمي آرامم كند، حتي نماز صبح را نيز خواندم و تا نزديكي‌هاي طلوع آفتاب خوابم نبرد.
افرادي اين مطالب را به من گفته‌اند كه داراي پست‌هاي حساس در اين كشور بوده‌اند. نيروهاي نام و نشان داري كه تعدادي از آنها نيز از رزمندگان دفاع مقدس بوده‌اند. اين افراد اظهار داشته‌اند، اتفاقي در زندان‌ها رخ داده است كه چنانچه حتي اگر يك مورد نيز صدق داشته باشد، فاجعه‌اي است براي جمهوري اسلامي كه تاريخ درخشان و سپيد روحانيت تشيع را تبديل به ماجراي سياه و ننگين مي‌كند كه روي بسياري از حكومت‌هاي ديكتاتور از جمله رژيم ستمشاهي را سفيد خواهد كرد.
گمان نمي‌كنم زندانيان دوران 15 ساله مبارزات قبل از انقلاب كه از افراد توده گرفته تا گروه‌هاي مسلح مبارز التقاطي تا اعضاي نهضت آزادي و موتلفه و حزب ملل اسلامي كه در زندان با هم زندگي كرده‌اند، ديده يا شنيده باشند.
اينجانب اين مطالب را براي شما مي‌نويسم و مصرانه مي‌خواهم روي اين قضيه اقدام و به صورتي كه صلاح مي‌دانيد با حضرت آيت‌الله خامنه‌اي مطرح فرماييد و با جديت پيگير شود تا روشن گردد اگر چنين اتفاقي نيفتاده كه ان‌شاءالله هم نيست و بعيد مي‌دانم باشد، اعلام شود، چرا كه در همين جامعه امروز و توسط خود بچه‌هاي بازداشتي در رسانه‌ها و سايت‌ها در حال مطرح شدن است و معلوم نيست آيندگان چه قضاوتي با شاخ و برگ دادن آن خواهند كرد. همچنان كه جمهوري اسلامي و روحانيت مظلوم نيز مسوول آن شناخته خواهند شد. اگر هم خداي ناكرده رخ داده باشد، سريع با عوامل آن در هر جايگاهي برخورد و اعلام شود تا در شرايط فعلي كه بازار شايعات داغ است، فرصت به فرصت‌طلبان داده نشود، همچنان كه لازم است ترتيبي اتخاذ گردد تا اين اقدام از سوي هياتي عاليرتبه صورت گيرد تا افراد مورد بحث جرات بيان حقايق را داشته باشند چرا كه شنيده‌ام تهديد شده‌اند كه اگر مطلبي در اين خصوص بيان نمايند، نابود خواهند شد.
جناب آقاي هاشمي
اينجانب به خاطر اسلام و در رأس آن امام راحل و اين همه فداكاري‌ها و شهادت‌ها و به قصد قربت الي الله، به‌رغم آنكه در شأن من نيز نمي‌باشد و به رغم همه مشغله‌ها و گرفتاري‌ها و به‌رغم آنكه مي‌دانم به حيثيت اينجانب لطمه خواهد خورد، آماده‌ام مسووليت تحقيق و بررسي جهت تعيين صحت و سقم اين حوادث و اخبار رسيده را بر عهده گيرم و تعهد شرعي مي‌نمايم بدون حب و بغض و با رعايت كمال انصاف به بررسي و ارائه گزارش بپردازم.

اما موضوع مطرح شده از اين قرار است:
عده‌اي از افراد بازداشت‌شده مطرح نموده‌اند كه برخي افراد با دختران بازداشتي با شدتي تجاوز نموده‌اند كه منجر به ايجاد جراحات و پارگي در سيستم تناسلي آنان گرديده است. از سوي ديگر افرادي به پسرهاي جوان زنداني با حالتي وحشيانه تجاوز كرده‌اند به طوري‌كه برخي دچار افسردگي و مشكلات جدي روحي و جسمي گرديده‌اند و در كنج خانه‌هاي خود خزيده‌اند.

با توجه به اهميت مساله انتظار است اين اقدام توسط هياتي بي‌غرض و شفاف از طرف رئيس مجلس خبرگان رهبري مورد بررسي و پيگيري تا حصول نتيجه قرار گيرد. تا درسي براي آيندگان شود و فرصت به اراذل و اوباشي از اين دست ندهد تا آبروي نظام و امام و جمهوري‌اسلامي را بر باد ندهند و خدمات هزار ساله روحانيت را مخدوش نمايند. به عنوان آخرين مطلب نيز يادآور مي‌شوم از اين نامه دو نسخه تهيه گرديده كه يكي مهر و موم شده براي جنابعالي ارسال و ديگري نزد بنده قرار دارد.
با آرزوي توفيق
مهدي كروبي
7/5/1388